وقتی که کیان و کیانا رفتن خونه جدیدشون
دوستان عزیز سلام .
ما دوقولوها ( کیان و کیانا ) خونه مون رو عوض کردیم و نزدیک یک ماه میشه که اومدیم خونه جدیدمون . چند شب پیش هم عمو علی و عمو حسین و زن عموها با جعبه شیرینی اومدن خونمون چون که خونه مون رو عوض کردیم . ما دوقولوها توی خونه مشغول بازی بودیم که عموهای عزیزمون اومدن خونه
عمو حسین روی مبل نشسته بود و مشغول چایی خوردن . عمو حسین صدامون زد و رفتیم پیش عموحسین و از ما عکس گرفت ...
این من هستم ( آقا کیان ) . دارم با فرقون بازی میکنم ...
این من هستم ( کیانا خانوم ) . کیان خسته شده و من فرغون رو برداشتم و بازی میکنم ...
مشغول شیرینی خوردن هستیم که عمو حسین آورده بود ...
کیانا وقتی با حجاب میشه و چادر نماز سرش میکنه ...
آقا کیان مشغول بازی ...
کیانا خانوم سرجاش نشسته بود که عمو حسین ازش عکس گرفت ...
یه عکس قشنگ دیگه که عمو حسین گرفت . این یک عکس هنری محسوب میشه
کیان و کیانا توی آشپزخانه دارن بازی میکنن و مامانی و بابایی مشغول درست کردن شام هستن ...
شام امشب سالاد ماکارانی بود که خیلی خوشمزه بود ...
این هم عکس آخر از کیان ...